پویانمایی در ایران
پویانمایی در ایران از اواخر دههٔ پنجاه میلادی وارد عرصه شد. نخستین تلاشها برای ساخت پویانمایی در ایران توسط اشخاصی مانند اسفندیار احمدیه، جعفر تجارتچی، پرویز اصانلو، نصرتالله کریمی، پترس پالیان و اسدالله کفافی در بین سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۰ خورشیدی و در ادارهٔ کل فرهنگ و هنرهای زیبای تهران صورت گرفت. نخستین فیلم کوتاه پویانمایی نیز توسط اسفندیار احمدیه باعنوان ملانصرالدین در سال ۱۳۳۶ خورشیدی، با امکانات بسیار محدودی ساخته شد. در حال حاضر بزرگ ترین سفارش دهنده انیمیشن در ایران مرکز پویا نمایی صبا (وابسته به صدا و سیما) است که سالانه هزاران دقیقه انیمیشن از تهیه کنندگان خریداری می کند.

سینمای انیمیشن ایران پدیده ای نوظهور محسوب می شود که تا کنون شاهد اکران چند فیلم بلند از جمله خورشید مصر( دوبعدی) به کارگردانی بهروز یغمائیان، هفت رنگ به کارگردانی مازیار محمدی نژاد ( سه بعدی) ، قلب سیمرغ به کارگردانی وحید نصیریان( سه بعدی)، سرزمین خواب به کارگردانی علی لطفی (سه بعدی)و افسانه گل نور به کارگردانی علی نوری اسکویی(سه بعدی) بوده است. همچنین ایران موفقیتهای بسیار زیادی را در زمینه فیلمهای کوتاه انیمیشن در جشنوارهای بینالمللی کسب نمودهاست که از میان آثار کوتاه ایرانی راهیافته به جشنواره بین المللی، میتوان به تونل ، عروس گمشده از معین صمدی و رنگ عشق به کارگردانی علی نوری اسکویی اشاره کرد. سریالهای انیمیشنی یکی دیگر از فعالیتهایست که در زمینه پویانمایی در ایران انجام میشود که از محبوبیترین این مجموعههای تلوزیونی میتوان به آثار پهلوانان، فرزندان آفتاب، شکرستان، وقتی بابا کوچک بود و خداوند لک لکها را دوست دارد ،میباشند. در حال حاضر نیز تعدادی انیمیشن سینمایی در کشور درحال تولید است که از آن میان میتوان به انیمیشن سینمایی ۹:۲۰ در بوشهر که به تهیه کنندگی حامد جعفری و کارگردانی محمدامین همدانی تولید شده است اشاره کرد. اخیرا شبکه پویا نیز در ایران با مدیریت مرکز صبا افتتاح شده است. مدیریت مرکز صبا و شبکه پویا هم اکنون بر عهده دکتر حسین ساری است.
فضای دوبعدی
در فیزیک و ریاضی و در فضای اقلیدسی به دنبالهای از n عدد حقیقی یک نقطه در فضای n بعدی گفته میشود و هنگامی که n=۲ باشد این نقط درفضای دوبعدی جای دارد.
خطای دید
مقدمه
سیستم بینایی ما طوری تنظیم شده است که ما بتوانیم در محیطی سه بعدی و سرشار از نور، سایه، رنگ، بافت و اشیاء و اشکالی متنوع و متعدد در فواصل دور و نزدیک ببینیم . بسیاری از ما بدون توجه به اینکه ایجاد تصویری صحیح از جهان اطراف ما برای سیستم بینایی و مغز چه عملیات پیچیده ای به همراه دارد، دیدن را امری ساده و پیش پا افتاده تلقی میکنیم.
خطای دید(نامهای دیگر: خطای باصره، خطای بصری، خطای چشم) به احساس دیدن تصاویری گفته میشود که فریبنده یا گمراه کننده هستند. در این حالت اطلاعاتی که بوسیله چشم جمع آوری شده و توسط مغز پردازش میگردد منجر به درک تصویری میشود که با واقعیت آن تصویر تطابق ندارد. در تصویر سه ظرف زیر به سینی نگاه کنید لبه های سینی را بطرف پایین می بینید ولی اگر از لبه انتهایی به سینی نگاه کنید متوجه خطای دید خواهید شد. لبه های انتهایی دایره ای شکل سینی در واقع بطرف بالا است.
شکسته دیده شدن اجسامی که یک قسمت آن درون اب است
پدیده ی سراب
سراب نیز یک نوع خطای چشم است . این خطای چشم ، توسط انعکاس نور به وجود می اید . در هوا لایه های هوایی زیادی وجود دارند . لایه هایی که نزدیک ترند ، مطمعنا داغ تر و شل تر هستند . وقتی که خورشید به زمین می تابد پرتو های نور ان به زمین می رسند و زمین را گرم می کنند و با رد شدن نور خورشید از این لایه ها ، سراب به وجود می اید . سراب را بیشتر می توانید در بیابان و در تابستان وقتی که در جاده هستید ، مشاهده کنید . این خطای چشمی ، گاهی اوقات به صورت اب و یا به صورت ابادی دیده می شود.
رنگین کمان
رنگین کمان نیز یک خطای چشم است . محل قرار گرفتن رنگین کمان مهم نیست ، چیزی که در تشکیل رنگین کمان مهم است ، محل قرار گرفتن خورشید و قطره های باران است . زیرا وقتی نور خورشید از پشت به قطره های باران بتابد ، قطره های باران مانند منشور عمل می کنند و نور خورشید را به هفت رنگ مختلف تجزیه می کند . رنگین کمان ، این پدیده ی زیبا ، چیزی است که همه ان را می توانند مشاهده کنند ولی این تنها بازی نور است .
پرتوهای خلاف جهت خورشید یا آنتی سولار
گاهی به نظر میرسد که پرتوهای خورشید در خلاف جهت منشاء خود قرار گرفته اند و به سمت ضد خورشید، افکنده شده اند. این پرتوها به دلیل انکسار و پراکندگی نور خورشید در اثر عبور از میان ذرات معلق موجود در هوا مانند گرد و غبار و بخار آب به وجود می آید. گاهی در بعضی نواحی ابرها یا پستی و بلندی زمین جلو خورشید را میگیرند و موجب میشوند این پرتوها به طور واضح دیده شوند. انتی سولار نیز جزو خطای دید است .
پرتوهای خورشید همه با یکدیگر موازی هستند زیرا خورشید بسیار از زمین دور است. با این وجود در اکثر مواقع و به خصوص در هوای ابری یا در حوالی غروب و طلوع خورشید به نظر میرسد که این پرتوها از یک نقطه آغاز و به اطراف پراکنده شده اند یا در مورد پرتوهای آنتی سولار، درست در خلاف جهت خورشید پراکنده میشوند.
ماندگاری تصاویر
انیمیشن امکانی از یک پدیده بیولوژیکی است بنام persistence of vision و یک پدیده حیاتی بنام phi . هنگامی که یک شی که توسط انسان دیده میشود از آن شی یک نگاشت شیمیایی در شبکیه چشم برای مدت زمان کوتاهی باقی می ماند که باعث میشود که یک سری تصاویر توسط مغز به صورت پشت سر هم عبور کنند(با سرعت معین ) و یک حرکت تصویری را ایجاد نمایند. تصویر تلویزیونی در هر ثانیه 30فریم می سازد این سرعتی است که در آن هر فریم با فریم بعدی جایگزین میشود و تصاویر در هم آمیخته را به صورت تصاویر متحرک نشان میدهد. در بعضی از فیلمهای نقاشی متحرک برای هر ثانیه 12 فریم نقاشی میکنند و به هنگام فیلم برداری از هر نقاشی 2 فریم فیلم میگیرند .
در بعضی از موضوعها هر قدر سرعت حرکت کمتر باشد به تعداد نقاشی بیشتری نیاز داریم و بالعکس .
ویدئو
ویدیو، فناوری الکترونیکی دریافت، نگاشت(ضبط)، پردازش، انباره(ذخیره)، جابجایی(انتقال) و بازسازی رشتهٔ نگارههای ایستا(تصاویر نامتحرک) است که صحنههای متحرک را نمایش میدهد. فناوری ویدیو نخست برای سامانههای تلویزیونی گسترش یافت ولی پس از آن برای فراهم آوردن امکان نگاشت به صرفه، در فرمتهای گوناگون گسترش یافت. همچنین میتوان ویدیو را از راه تارکده(اینترنت) به شکل نوانما یا فیلم از نمایشگر رایانه دید.
نوانما
نوانما، بریدهفیلم یا ویدیوکلیپ (به انگلیسی: Video Clip)، بریدههای کوتاه ویدیو است که گاه بخشی از قطعهٔ طولانیتری هستند. همچنین به طور تقریبی میتوان آن را به هر ویدیویی که کوتاهتر از برنامههای تلویزیونی معمولی باشد، اطلاق کرد.
فیلم
فیلم یا پرده بینی اصطلاحی است که بهطور عام شامل تصاویر متحرک و همچنین زمینه میگردد. ریشهٔ این نام در این واقعیت است که فیلم عکاسی بهطور تاریخی عنصر اساسی رسانه ضبط و پخش تصاویر متحرک به حساب میآمدهاست. تولید فیلمها از طریق ضبط تصویر مردم و اشیاء واقعی با دوربین یا بوجود آوردن آنها از طریق تکنیکهای انیمیشن و یا جلوههای ویژه است. فیلمها از مجموعهای از قابهای انفرادی تشکیل شدهاند که زمانی که به سرعت و پشت سرهم نمایش داده میشوند، توهم حرکت را در بیننده بوجود میآورند. بر اثر پدیدهای به نام ماندگاری تصویر که بر اثر آن یک منظره برای کسری از ثانیه پس از از بین رفتن آن در حفظ میکنند، چشمکهای بین تصاویر، قابل رویت نیستند. همچنین عامل ارتباط عامل دیگری است که باعث مشاهده تصاویر متحرک میگردد. این اثر روانی به نام حرکت بتا معروف است.
از نظر اکثر انسانها، فیلم از انواع مهم هنر بهشمار میآید. فیلمها قابلیت سرگرم کردن، آموزش، روشنگری والهام بخشیدن به حضار را داراست. عوامل دیداری سینما نیاز به هیچ نوع ترجمه نداشته و قدرت ارتباطات جهانی را به یک محصول تصویر متحرک میبخشند. هر فیلم قابلیت جذب مخاطبان جهانی را دارد بهخصوص اگر از تکنیکهای دوبله و یا زیرنویس که گفتار را ترجمه میسازد، بهره جسته باشد. فیلمها همچنین محصولاتی هستند که توسط فرهنگهای مشخص تولید گشته و آن فرهنگها را منعکس و در برابر از آنها تأثیر میپذیرد.
تاریخچه فیلم
در اوایل دهه ۱۸۶۰ با استفاده از وسایلی مانند زوتروپ و پراکسینوسکوپ، مکانیزمهای تولید مصنوعی به وجود آمده و تصاویر دو بعدی متحرک به نمایش در آمدند. این ماشینها انواع تکامل یافته ابزارهای ساده اپتیکی (مانند توریهای سحرآمیز) بودند. این ابزار قابلیت نمایش متوالی تصاویر با سرعتی را داشتند که در آن تصاویر به شکل متحرک به نظر میرسیدند. این پدیده ماندگاری منظر نام گرفت. طبیعتاً، تصاویر میبایست بهطور دقیق طراحی میشدند تا اثر مورد نظر را داشته باشند، به همین منظور اصول زیربنائی خاصی بهعنوان بنیان ساخت فیلم انیمیشن در نظر گرفته شدند.
با پیشرفت فیلم سلولوئید برای مقاصد عکاسی ثابت، امکان گرفتن عکس از اشیاء متحرک در زمان حرکت، نیز میسر شد. در مراحل اولیه فناوری گاهی لازم است که شخص بیننده برای مشاهده تصاویر، در داخل دستگاهی مخصوص نگاه کند. در سالهای دهه ۱۸۸۰، با معرفی دوربین تصویر متحرک امکان گرفتن تصاویر انفرادی و ضبط آنها بر روی یک حلقه واحد فراهم آمد که به سرعت به اختراع پروژکتور تصویر متحرک انجامید. کار این دستگاه گذراندن نور از فیلم پردازش و چاپ شده و در نهایت بزرگنمائی «اجرای تصاویر در حال حرکت» بر روی پرده جهت رویت تمام حاضران بود. این حلقههای فیلمهای نمایش داده شده به نام «تصاویر متحرک» معروف شدند. اولین فیلمهای تصویر متحرک حالت استاتیک صحنه داشتند که در آنها یک حادثه یا عمل بدون هیچگونه ویرایش کردن و یا دیگر تکنیکهای سینمایی، به نمایش در میآمدند.
تصاویر متحرک تا پایان سده ۱۹، تنها بهعنوان هنر دیداری به حساب میآمدند. اما ابتکار فیلمهای صامت ذهنیت مردم را نیز در اختیار گرفته بود. در آغاز سده بیستم، رفته رفته ساختار داستانی فیلمها شکل گرفت. در این زمان فیلمهائی به صورت دنبالهدار صحنه ساخته شدند که در مجموع یک داستان را نقل میکردند. این صحنهها بعداً جای خود را به صحنههای چندگانه از زوایا و ابعاد متفاوت دادند. تکنیکهای دیگر از قبیل حرکت دوربین نیز بهعنوان راههای اثرگذار در انتقال داستان فیلم شناخته و به کار گرفته شدند. صاحبان سالنهای تئاتر نیز به جای اینکه حاضران را در سکوت نگاه دارند، با در اختیار گرفتن یک پیانیست و یا نوازنده ارگ و یا یک ارکستر کامل، به نواختن موسیقی متناسب با فضای هر صحنه فیلم اقدام مینمودند. در اوایل دهه ۱۹۲۰، اکثر فیلمها با لیست صفحات موسیقی تهیه شده بدین منظور عرضه میشدند. در محصولات شاخص، این صفحات به صورت کامل برای کل فیلم تدارک میگردیدند.
رشد صنعت سینما در اروپا با بروز جنگ جهانی اول متوقف گردید و این در حالی بود که صنعت فیلم در ایالات متحده با ظهور هالیوود به شکوفائی رسید. بههرحال در دهه ۱۹۲۰، فیلمسازان اروپائی مانند سرگئی آینشتاین و اف. دبلیو. مارنائو به همراهی مبتکر آمریکائی دی. دبلیو. گریفیت و دیگران، به ارتقاء سطح این رسانه پرداختند. در طول سالهای دهه ۱۹۲۰، فناوری جدید امکان الصاق حاشیه صوتی گفتار، موسیقی و افکتهای صوتی متناسب با نوع صحنه به فیلم میسر ساخت. این فیلمهای صوت دار از ابتدا با نامهای «تصاویر با صداً یا»تاکیز" شناخته میشدند.
قدم اصلی بعد در پیشرفت صنعت سینما معرفی رنگ بود. اگرچه اضافه شدن صداسرعت فیلمهای صامت و موزیسینهای تئاتر را تحتالشعاع قرار داد، رنگ به تدریج مورد استفاده قرار گرفت. عامه مردم در رابطه با رنگ و در مقایسه آن با فیلمهای سیاه و سفید بالنسبه بیتفاوتی نشان میدادند. اما همچنان که روشهای پردازش رنگ بهبود یافته و در مقایسه با فیلمهای سیاه – و – سفید قابل رقابتتر میگشتند، فیلمهای رنگی بیشتر و بیشتر تولید میشدند. این زمان هنگام پایان جنگ جهانی دوم بود. همچنان که این صنعت در آمریکا رنگ را بهعنوان عنصر اصلی جذب مخاطب تشخیص داد، آن را در رقابت با تلویزیون که تا اواسط دهه ۱۹۶۰ به صورت رسانهای سیاه و سفید باقیمانده بود، مورد استفاده قرار داد. در پایان دهه ۱۹۶۰، رنگ بهعنوان شیوه عادی کار فیلمسازان مطرح شد.
دهههای ۱۹۵۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ شاهد تغییرات در روش تولید و سبک فیلم بودند. هالیوود جدید، موج جدید فرانسوی و ارتقاء فیلمهای فیلمسازان تحصیلکرده و مستقل همه و همه از تغییراتی بودند که این رسانه آنها را در نیمه دوم سده بیستم تجربه نمود. در دهه ۱۹۹۰ و در آستانه ورود به سده بیست و یکم، فناوری دیجیتال، موتور اصلی تحولات بهشمار میآمد.
صنعت تصاویر متحرک
بلافاصله پس از ابداع صنعت پردازش، حرفه ساخت و نمایش تصاویر متحرک بهعنوان منبع کسب درآمد مطرح گردید. پس از مشاهده نتیجه موقفیتآمیز ابتکار جدید خود و محصول خروجی آن در فرانسه، لومیرها اقدام به برگزاری تور دور قاره اروپا به منظور به نمایشگذاری خصوصی اولین فیلمهای خود برای عوام و خواص جوامع نمودند. آنها در هر کشور بهطور عادی مناظری جدید از محلات را به آلبوم خود اضافه نموده و خیلی سریع طرفهای تجاری در کشورهای مختلف اروپا پیدا نمودند تا خریدار وسایل و عکسهای آنها بوده و در امر صادرات، واردات و تجاری کردن محصولات صحنهای یاور آنان باشند. درسال ۱۸۹۸ (میلادی)، نمایش احساس اوبرامرگوا اولین فیلم تجاری شد که تا آن زمان تولید گشته بود. به زودی فیلمهای دیگر نیز ارائه گشتند تا صنعت فیلم بهعنوان صنعتی نو و مستقل جهان واریته را تحتالشعاع قرار دهد. شرکتهای اختصاصی جهت تولید و توزیع فیلم به وجود آمدند و این در حالی بود که بازیگران سینما از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار گشته و اجرتهای سنگینی را برای بازی در فیلمها طلب مینمودند. قبل از آن یعنی در سال ۱۹۱۷، چارلی چاپلین قراردادی برای حقوق سالیانه یک میلیون دلار منعقد نموده بود.
امروزه در ایالات متحده، عمده صنعت فیلمسازی در اطراف هالیوود متمرکز شدهاست. همچنین مراکز محلی سینمایی در بسیاری از مناطق جهان به وجود آمدهاند و بهعنوان مثال صنعت فیلم سازی هندوستان (که مرکز آن در حوالی «بالی وود» قرار دارد) در سال بیشترین تعداد فیلم در جهان را تولید مینمایند. اینکه اگر در سال ده هزار فیلم با خصوصیات مثبته توسط صنایع ولی فیلمهای شهوتانگیز تولید شوند، نکته قابل مناقشه آنست که این فیلمها بایستی تعیین صلاحیت گردند. اگر چه هزینههای تولید فیلم باعث هدایت تولیدات سینما به سمت تمرکز در تحت نظر استودیوهای سینمایی گردید، پیشرفتهای جدید در مقرون بهصرفه ساختن تجهیزات ساخت فیلم باعث شکوفائی تولیدات مستقل فیلم گشتند.
سود بهعنوان یک عامل کلیدی در هر صنعتی مطرح است، با توجه به ماهیت هزینهبر و مخاطرهآمیز فیلمسازی، برای ساخت بسیاری از فیلمها نیاز به هزینههای بیش از حد دارد. یک مثال منفی این مورد فیلم واتر ورلد کوین کاستنر هست. با این حال، تلاش بسیاری از فیلمسازان به دنبال خلق آثاری است که از لحاظ اجتماعی مقبولیت پیدا نمایند. جایزه دانشگاهی (که به نام «اسکار» نیز شناخته میشود) مهمترین جوایزی است که در ایالات متحده به فیلمهای برتر اعطاء گشته و ظاهراً براساس شایستگیهای هنری آن باعث شناسائی جهانی آن فیلم میگردد. همچنین، فیلمها به سرعت جای خود را در آموزش، به جا و در کنار صحبتها و متون استاد باز نمودند.
keywords : جوان مکانیک،سایت جوان مکانیک،مقالات مفید
پویانمایی در ایران از اواخر دههٔ پنجاه میلادی وارد عرصه شد. نخستین تلاشها برای ساخت پویانمایی در ایران توسط اشخاصی مانند اسفندیار احمدیه، جعفر تجارتچی، پرویز اصانلو، نصرتالله کریمی، پترس پالیان و اسدالله کفافی در بین سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۰ خورشیدی و در ادارهٔ کل فرهنگ و هنرهای زیبای تهران صورت گرفت. نخستین فیلم کوتاه پویانمایی نیز توسط اسفندیار احمدیه باعنوان ملانصرالدین در سال ۱۳۳۶ خورشیدی، با امکانات بسیار محدودی ساخته شد. در حال حاضر بزرگ ترین سفارش دهنده انیمیشن در ایران مرکز پویا نمایی صبا (وابسته به صدا و سیما) است که سالانه هزاران دقیقه انیمیشن از تهیه کنندگان خریداری می کند.

سینمای انیمیشن ایران پدیده ای نوظهور محسوب می شود که تا کنون شاهد اکران چند فیلم بلند از جمله خورشید مصر( دوبعدی) به کارگردانی بهروز یغمائیان، هفت رنگ به کارگردانی مازیار محمدی نژاد ( سه بعدی) ، قلب سیمرغ به کارگردانی وحید نصیریان( سه بعدی)، سرزمین خواب به کارگردانی علی لطفی (سه بعدی)و افسانه گل نور به کارگردانی علی نوری اسکویی(سه بعدی) بوده است. همچنین ایران موفقیتهای بسیار زیادی را در زمینه فیلمهای کوتاه انیمیشن در جشنوارهای بینالمللی کسب نمودهاست که از میان آثار کوتاه ایرانی راهیافته به جشنواره بین المللی، میتوان به تونل ، عروس گمشده از معین صمدی و رنگ عشق به کارگردانی علی نوری اسکویی اشاره کرد. سریالهای انیمیشنی یکی دیگر از فعالیتهایست که در زمینه پویانمایی در ایران انجام میشود که از محبوبیترین این مجموعههای تلوزیونی میتوان به آثار پهلوانان، فرزندان آفتاب، شکرستان، وقتی بابا کوچک بود و خداوند لک لکها را دوست دارد ،میباشند. در حال حاضر نیز تعدادی انیمیشن سینمایی در کشور درحال تولید است که از آن میان میتوان به انیمیشن سینمایی ۹:۲۰ در بوشهر که به تهیه کنندگی حامد جعفری و کارگردانی محمدامین همدانی تولید شده است اشاره کرد. اخیرا شبکه پویا نیز در ایران با مدیریت مرکز صبا افتتاح شده است. مدیریت مرکز صبا و شبکه پویا هم اکنون بر عهده دکتر حسین ساری است.
فضای دوبعدی
در فیزیک و ریاضی و در فضای اقلیدسی به دنبالهای از n عدد حقیقی یک نقطه در فضای n بعدی گفته میشود و هنگامی که n=۲ باشد این نقط درفضای دوبعدی جای دارد.
خطای دید
مقدمه
سیستم بینایی ما طوری تنظیم شده است که ما بتوانیم در محیطی سه بعدی و سرشار از نور، سایه، رنگ، بافت و اشیاء و اشکالی متنوع و متعدد در فواصل دور و نزدیک ببینیم . بسیاری از ما بدون توجه به اینکه ایجاد تصویری صحیح از جهان اطراف ما برای سیستم بینایی و مغز چه عملیات پیچیده ای به همراه دارد، دیدن را امری ساده و پیش پا افتاده تلقی میکنیم.
خطای دید(نامهای دیگر: خطای باصره، خطای بصری، خطای چشم) به احساس دیدن تصاویری گفته میشود که فریبنده یا گمراه کننده هستند. در این حالت اطلاعاتی که بوسیله چشم جمع آوری شده و توسط مغز پردازش میگردد منجر به درک تصویری میشود که با واقعیت آن تصویر تطابق ندارد. در تصویر سه ظرف زیر به سینی نگاه کنید لبه های سینی را بطرف پایین می بینید ولی اگر از لبه انتهایی به سینی نگاه کنید متوجه خطای دید خواهید شد. لبه های انتهایی دایره ای شکل سینی در واقع بطرف بالا است.
شکسته دیده شدن اجسامی که یک قسمت آن درون اب است
پدیده ی سراب
سراب نیز یک نوع خطای چشم است . این خطای چشم ، توسط انعکاس نور به وجود می اید . در هوا لایه های هوایی زیادی وجود دارند . لایه هایی که نزدیک ترند ، مطمعنا داغ تر و شل تر هستند . وقتی که خورشید به زمین می تابد پرتو های نور ان به زمین می رسند و زمین را گرم می کنند و با رد شدن نور خورشید از این لایه ها ، سراب به وجود می اید . سراب را بیشتر می توانید در بیابان و در تابستان وقتی که در جاده هستید ، مشاهده کنید . این خطای چشمی ، گاهی اوقات به صورت اب و یا به صورت ابادی دیده می شود.
رنگین کمان
رنگین کمان نیز یک خطای چشم است . محل قرار گرفتن رنگین کمان مهم نیست ، چیزی که در تشکیل رنگین کمان مهم است ، محل قرار گرفتن خورشید و قطره های باران است . زیرا وقتی نور خورشید از پشت به قطره های باران بتابد ، قطره های باران مانند منشور عمل می کنند و نور خورشید را به هفت رنگ مختلف تجزیه می کند . رنگین کمان ، این پدیده ی زیبا ، چیزی است که همه ان را می توانند مشاهده کنند ولی این تنها بازی نور است .
پرتوهای خلاف جهت خورشید یا آنتی سولار
گاهی به نظر میرسد که پرتوهای خورشید در خلاف جهت منشاء خود قرار گرفته اند و به سمت ضد خورشید، افکنده شده اند. این پرتوها به دلیل انکسار و پراکندگی نور خورشید در اثر عبور از میان ذرات معلق موجود در هوا مانند گرد و غبار و بخار آب به وجود می آید. گاهی در بعضی نواحی ابرها یا پستی و بلندی زمین جلو خورشید را میگیرند و موجب میشوند این پرتوها به طور واضح دیده شوند. انتی سولار نیز جزو خطای دید است .
پرتوهای خورشید همه با یکدیگر موازی هستند زیرا خورشید بسیار از زمین دور است. با این وجود در اکثر مواقع و به خصوص در هوای ابری یا در حوالی غروب و طلوع خورشید به نظر میرسد که این پرتوها از یک نقطه آغاز و به اطراف پراکنده شده اند یا در مورد پرتوهای آنتی سولار، درست در خلاف جهت خورشید پراکنده میشوند.
ماندگاری تصاویر
انیمیشن امکانی از یک پدیده بیولوژیکی است بنام persistence of vision و یک پدیده حیاتی بنام phi . هنگامی که یک شی که توسط انسان دیده میشود از آن شی یک نگاشت شیمیایی در شبکیه چشم برای مدت زمان کوتاهی باقی می ماند که باعث میشود که یک سری تصاویر توسط مغز به صورت پشت سر هم عبور کنند(با سرعت معین ) و یک حرکت تصویری را ایجاد نمایند. تصویر تلویزیونی در هر ثانیه 30فریم می سازد این سرعتی است که در آن هر فریم با فریم بعدی جایگزین میشود و تصاویر در هم آمیخته را به صورت تصاویر متحرک نشان میدهد. در بعضی از فیلمهای نقاشی متحرک برای هر ثانیه 12 فریم نقاشی میکنند و به هنگام فیلم برداری از هر نقاشی 2 فریم فیلم میگیرند .
در بعضی از موضوعها هر قدر سرعت حرکت کمتر باشد به تعداد نقاشی بیشتری نیاز داریم و بالعکس .
ویدئو
ویدیو، فناوری الکترونیکی دریافت، نگاشت(ضبط)، پردازش، انباره(ذخیره)، جابجایی(انتقال) و بازسازی رشتهٔ نگارههای ایستا(تصاویر نامتحرک) است که صحنههای متحرک را نمایش میدهد. فناوری ویدیو نخست برای سامانههای تلویزیونی گسترش یافت ولی پس از آن برای فراهم آوردن امکان نگاشت به صرفه، در فرمتهای گوناگون گسترش یافت. همچنین میتوان ویدیو را از راه تارکده(اینترنت) به شکل نوانما یا فیلم از نمایشگر رایانه دید.
نوانما
نوانما، بریدهفیلم یا ویدیوکلیپ (به انگلیسی: Video Clip)، بریدههای کوتاه ویدیو است که گاه بخشی از قطعهٔ طولانیتری هستند. همچنین به طور تقریبی میتوان آن را به هر ویدیویی که کوتاهتر از برنامههای تلویزیونی معمولی باشد، اطلاق کرد.
فیلم
فیلم یا پرده بینی اصطلاحی است که بهطور عام شامل تصاویر متحرک و همچنین زمینه میگردد. ریشهٔ این نام در این واقعیت است که فیلم عکاسی بهطور تاریخی عنصر اساسی رسانه ضبط و پخش تصاویر متحرک به حساب میآمدهاست. تولید فیلمها از طریق ضبط تصویر مردم و اشیاء واقعی با دوربین یا بوجود آوردن آنها از طریق تکنیکهای انیمیشن و یا جلوههای ویژه است. فیلمها از مجموعهای از قابهای انفرادی تشکیل شدهاند که زمانی که به سرعت و پشت سرهم نمایش داده میشوند، توهم حرکت را در بیننده بوجود میآورند. بر اثر پدیدهای به نام ماندگاری تصویر که بر اثر آن یک منظره برای کسری از ثانیه پس از از بین رفتن آن در حفظ میکنند، چشمکهای بین تصاویر، قابل رویت نیستند. همچنین عامل ارتباط عامل دیگری است که باعث مشاهده تصاویر متحرک میگردد. این اثر روانی به نام حرکت بتا معروف است.
از نظر اکثر انسانها، فیلم از انواع مهم هنر بهشمار میآید. فیلمها قابلیت سرگرم کردن، آموزش، روشنگری والهام بخشیدن به حضار را داراست. عوامل دیداری سینما نیاز به هیچ نوع ترجمه نداشته و قدرت ارتباطات جهانی را به یک محصول تصویر متحرک میبخشند. هر فیلم قابلیت جذب مخاطبان جهانی را دارد بهخصوص اگر از تکنیکهای دوبله و یا زیرنویس که گفتار را ترجمه میسازد، بهره جسته باشد. فیلمها همچنین محصولاتی هستند که توسط فرهنگهای مشخص تولید گشته و آن فرهنگها را منعکس و در برابر از آنها تأثیر میپذیرد.
تاریخچه فیلم
در اوایل دهه ۱۸۶۰ با استفاده از وسایلی مانند زوتروپ و پراکسینوسکوپ، مکانیزمهای تولید مصنوعی به وجود آمده و تصاویر دو بعدی متحرک به نمایش در آمدند. این ماشینها انواع تکامل یافته ابزارهای ساده اپتیکی (مانند توریهای سحرآمیز) بودند. این ابزار قابلیت نمایش متوالی تصاویر با سرعتی را داشتند که در آن تصاویر به شکل متحرک به نظر میرسیدند. این پدیده ماندگاری منظر نام گرفت. طبیعتاً، تصاویر میبایست بهطور دقیق طراحی میشدند تا اثر مورد نظر را داشته باشند، به همین منظور اصول زیربنائی خاصی بهعنوان بنیان ساخت فیلم انیمیشن در نظر گرفته شدند.
با پیشرفت فیلم سلولوئید برای مقاصد عکاسی ثابت، امکان گرفتن عکس از اشیاء متحرک در زمان حرکت، نیز میسر شد. در مراحل اولیه فناوری گاهی لازم است که شخص بیننده برای مشاهده تصاویر، در داخل دستگاهی مخصوص نگاه کند. در سالهای دهه ۱۸۸۰، با معرفی دوربین تصویر متحرک امکان گرفتن تصاویر انفرادی و ضبط آنها بر روی یک حلقه واحد فراهم آمد که به سرعت به اختراع پروژکتور تصویر متحرک انجامید. کار این دستگاه گذراندن نور از فیلم پردازش و چاپ شده و در نهایت بزرگنمائی «اجرای تصاویر در حال حرکت» بر روی پرده جهت رویت تمام حاضران بود. این حلقههای فیلمهای نمایش داده شده به نام «تصاویر متحرک» معروف شدند. اولین فیلمهای تصویر متحرک حالت استاتیک صحنه داشتند که در آنها یک حادثه یا عمل بدون هیچگونه ویرایش کردن و یا دیگر تکنیکهای سینمایی، به نمایش در میآمدند.
تصاویر متحرک تا پایان سده ۱۹، تنها بهعنوان هنر دیداری به حساب میآمدند. اما ابتکار فیلمهای صامت ذهنیت مردم را نیز در اختیار گرفته بود. در آغاز سده بیستم، رفته رفته ساختار داستانی فیلمها شکل گرفت. در این زمان فیلمهائی به صورت دنبالهدار صحنه ساخته شدند که در مجموع یک داستان را نقل میکردند. این صحنهها بعداً جای خود را به صحنههای چندگانه از زوایا و ابعاد متفاوت دادند. تکنیکهای دیگر از قبیل حرکت دوربین نیز بهعنوان راههای اثرگذار در انتقال داستان فیلم شناخته و به کار گرفته شدند. صاحبان سالنهای تئاتر نیز به جای اینکه حاضران را در سکوت نگاه دارند، با در اختیار گرفتن یک پیانیست و یا نوازنده ارگ و یا یک ارکستر کامل، به نواختن موسیقی متناسب با فضای هر صحنه فیلم اقدام مینمودند. در اوایل دهه ۱۹۲۰، اکثر فیلمها با لیست صفحات موسیقی تهیه شده بدین منظور عرضه میشدند. در محصولات شاخص، این صفحات به صورت کامل برای کل فیلم تدارک میگردیدند.
رشد صنعت سینما در اروپا با بروز جنگ جهانی اول متوقف گردید و این در حالی بود که صنعت فیلم در ایالات متحده با ظهور هالیوود به شکوفائی رسید. بههرحال در دهه ۱۹۲۰، فیلمسازان اروپائی مانند سرگئی آینشتاین و اف. دبلیو. مارنائو به همراهی مبتکر آمریکائی دی. دبلیو. گریفیت و دیگران، به ارتقاء سطح این رسانه پرداختند. در طول سالهای دهه ۱۹۲۰، فناوری جدید امکان الصاق حاشیه صوتی گفتار، موسیقی و افکتهای صوتی متناسب با نوع صحنه به فیلم میسر ساخت. این فیلمهای صوت دار از ابتدا با نامهای «تصاویر با صداً یا»تاکیز" شناخته میشدند.
قدم اصلی بعد در پیشرفت صنعت سینما معرفی رنگ بود. اگرچه اضافه شدن صداسرعت فیلمهای صامت و موزیسینهای تئاتر را تحتالشعاع قرار داد، رنگ به تدریج مورد استفاده قرار گرفت. عامه مردم در رابطه با رنگ و در مقایسه آن با فیلمهای سیاه و سفید بالنسبه بیتفاوتی نشان میدادند. اما همچنان که روشهای پردازش رنگ بهبود یافته و در مقایسه با فیلمهای سیاه – و – سفید قابل رقابتتر میگشتند، فیلمهای رنگی بیشتر و بیشتر تولید میشدند. این زمان هنگام پایان جنگ جهانی دوم بود. همچنان که این صنعت در آمریکا رنگ را بهعنوان عنصر اصلی جذب مخاطب تشخیص داد، آن را در رقابت با تلویزیون که تا اواسط دهه ۱۹۶۰ به صورت رسانهای سیاه و سفید باقیمانده بود، مورد استفاده قرار داد. در پایان دهه ۱۹۶۰، رنگ بهعنوان شیوه عادی کار فیلمسازان مطرح شد.
دهههای ۱۹۵۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ شاهد تغییرات در روش تولید و سبک فیلم بودند. هالیوود جدید، موج جدید فرانسوی و ارتقاء فیلمهای فیلمسازان تحصیلکرده و مستقل همه و همه از تغییراتی بودند که این رسانه آنها را در نیمه دوم سده بیستم تجربه نمود. در دهه ۱۹۹۰ و در آستانه ورود به سده بیست و یکم، فناوری دیجیتال، موتور اصلی تحولات بهشمار میآمد.
صنعت تصاویر متحرک
بلافاصله پس از ابداع صنعت پردازش، حرفه ساخت و نمایش تصاویر متحرک بهعنوان منبع کسب درآمد مطرح گردید. پس از مشاهده نتیجه موقفیتآمیز ابتکار جدید خود و محصول خروجی آن در فرانسه، لومیرها اقدام به برگزاری تور دور قاره اروپا به منظور به نمایشگذاری خصوصی اولین فیلمهای خود برای عوام و خواص جوامع نمودند. آنها در هر کشور بهطور عادی مناظری جدید از محلات را به آلبوم خود اضافه نموده و خیلی سریع طرفهای تجاری در کشورهای مختلف اروپا پیدا نمودند تا خریدار وسایل و عکسهای آنها بوده و در امر صادرات، واردات و تجاری کردن محصولات صحنهای یاور آنان باشند. درسال ۱۸۹۸ (میلادی)، نمایش احساس اوبرامرگوا اولین فیلم تجاری شد که تا آن زمان تولید گشته بود. به زودی فیلمهای دیگر نیز ارائه گشتند تا صنعت فیلم بهعنوان صنعتی نو و مستقل جهان واریته را تحتالشعاع قرار دهد. شرکتهای اختصاصی جهت تولید و توزیع فیلم به وجود آمدند و این در حالی بود که بازیگران سینما از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار گشته و اجرتهای سنگینی را برای بازی در فیلمها طلب مینمودند. قبل از آن یعنی در سال ۱۹۱۷، چارلی چاپلین قراردادی برای حقوق سالیانه یک میلیون دلار منعقد نموده بود.
امروزه در ایالات متحده، عمده صنعت فیلمسازی در اطراف هالیوود متمرکز شدهاست. همچنین مراکز محلی سینمایی در بسیاری از مناطق جهان به وجود آمدهاند و بهعنوان مثال صنعت فیلم سازی هندوستان (که مرکز آن در حوالی «بالی وود» قرار دارد) در سال بیشترین تعداد فیلم در جهان را تولید مینمایند. اینکه اگر در سال ده هزار فیلم با خصوصیات مثبته توسط صنایع ولی فیلمهای شهوتانگیز تولید شوند، نکته قابل مناقشه آنست که این فیلمها بایستی تعیین صلاحیت گردند. اگر چه هزینههای تولید فیلم باعث هدایت تولیدات سینما به سمت تمرکز در تحت نظر استودیوهای سینمایی گردید، پیشرفتهای جدید در مقرون بهصرفه ساختن تجهیزات ساخت فیلم باعث شکوفائی تولیدات مستقل فیلم گشتند.
سود بهعنوان یک عامل کلیدی در هر صنعتی مطرح است، با توجه به ماهیت هزینهبر و مخاطرهآمیز فیلمسازی، برای ساخت بسیاری از فیلمها نیاز به هزینههای بیش از حد دارد. یک مثال منفی این مورد فیلم واتر ورلد کوین کاستنر هست. با این حال، تلاش بسیاری از فیلمسازان به دنبال خلق آثاری است که از لحاظ اجتماعی مقبولیت پیدا نمایند. جایزه دانشگاهی (که به نام «اسکار» نیز شناخته میشود) مهمترین جوایزی است که در ایالات متحده به فیلمهای برتر اعطاء گشته و ظاهراً براساس شایستگیهای هنری آن باعث شناسائی جهانی آن فیلم میگردد. همچنین، فیلمها به سرعت جای خود را در آموزش، به جا و در کنار صحبتها و متون استاد باز نمودند.
keywords : جوان مکانیک،سایت جوان مکانیک،مقالات مفید